دیشب به دلم افتاده بودو چند شب قبل هم خوابشو دیدم خیلی نگران بودم که اتفاقی بیفته خیلی چیزا بهم الهام میشه امروز اتفاق افتاد مثلا یهویی اومد دنبالم رفتیم خونه دایی حالم بد شد حالم و بد میکنن میفهمی لعنتی ب زندگی ای که اراده نداشته باشی
بعد مدت هابعد سالها قبلم شاد شد بارها گفتم تنها خوشحالی این روزهام گره خورده بود ب اون کار میفهمی چی میگم زندگی یه روژ خوبه یه روز بد ی بار خوب پیش میره ی بار ید یه جوری غافلگیر شدم که باید میفهم پرهام فرو ریختم فکرشم نمیکردم ولی خب بارها گقتم انتظارتو کم کن مخصوصا از ادما تا ارامش داشته باشی
درباره این سایت